سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تنزیل نور


ساعت 4:38 عصر پنج شنبه 87/12/8

شرح دعای مکارم الاخلاق(85 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

و اکمل ذلک لى بدوام الطاعه و لزوم الجماعه و رفض اهل البدع و مستعملى الراى المخترع. 

 

در جلسه‏ى گذشته توضیح داده شد که حضرت زین‏العابدین علیه‏السلام ضمن دو جمله‏ى دعا از پیشگاه خداوند خواسته تا موفق باشد هر عمل خیرى را که قولا و عملا از وى صادر مى‏شود، هر قدر هم بزرگ و زیاد باشد، آن را قلیل و کم تلقى نماید و هر شر و بدى را که با زبان و عمل انجام مى‏دهد، هر چند کوچک و کم باشد، آن را بسیار و بزرگ به حساب آورد. به شرحى که بیان شد، این دو جمله‏ى دعا از نظر معرفت ایمانى، وظیفه‏ى بندگى، و کرامت خلق، آثار و فواید متعددى را در بر دارد. براى آنکه این دو مورد آنطور که باید و شاید تحقق یابد و در طول زندگى با مانع و مشکلى برخورد ننماید و سرانجام به کمال لایق خود برسد، امام (ع) چهار درخواست از پیشگاه بارى‏تعالى بدین منظور نموده و به خواست خداوند موضوع سخنرانى امروز شرح و توضیح این چهار مطلب است. 

در تقاضاى اول خود عرض مى‏کند: «و اکمل ذلک لى بدوام الطاعه»، بار الها! کم شمردن خوبیها و بزرگ شمردن بدیها را که  دو حالت روحى ارزنده و شریف است، در وجود من تکمیل کن به اینکه عمرم به گونه‏اى طى شود که تا آخر زندگى مطیع بى‏قید و شرط تو باشم و لحظه‏اى از فرمانت سرباز نزنم. دنیادار تحول و تغییر است و انسانها از نظر روح و جسم، عقیده و عمل، عزت و ذلت، درستکارى و نادرستى، و خلاصه در جمیع شئون مادى و معنوى، همواره در معرض تحول قرار دارند، ممکن است کسانى قسمت مهمى از عمرشان به پاکى بگذرد و در پایان دچار انحراف شوند و با سیه‏روزى و شقاوت بمیرند و ممکن است گروهى بیشتر عمرشان در گناه و ناپاکى طى شود و سرانجام به خود آیند، موجبات رستگارى و فلاحشان مهیا گردد و با سعادت از دار دنیا بروند. 

عن على علیه‏السلام قال: اى بنى! لا تویس مذنبا، فکم من عاکف على ذنبه ختم له بخیر و کم من مقبل على عمله مفسد فى آخر عمره صائر الى النار نعوذ بالله منها. 

از جمله وصایاى على (ع) به حضرت حسین (ع) این بود که: فرزندم! هیچ گناهکارى را از رحمت خداوند مایوس منما، چه بسا اهل معصیت بودند که از گناه جدا نمى‏شدند و اعمال ناروا را ترک نمى‏گفتند اما سرانجام، زندگى آنان به خیر و خوبى پایان یافت، و چه تعداد افراد درستکارى بودند که همواره به اعمال خیر و خوب توجه داشتند اما در آخر عمر به فساد گراییدند و جهنمى شدند. 

سپس امام (ع) در پایان حدیث فرموده: پناه مى‏بریم به خداوند از این عاقبت بد و دردناک. 

براى نجات از این خطر بزرگ و مصون ماندن از مرگ شقاوت‏بار، لازم است همواره مطیع بى‏قید و شرط دستورهاى خدا باشیم و در همه‏ى احوال، 

اوامرش را بى‏چون و چرا به کار بندیم و این همان است که امام سجاد (ع) در جمله‏ى اول دعاى مورد بحث امروز از پیشگاه خداوند بزرگ درخواست نموده است. تمام اجرام کیهانى و موجودات جهان هستى به اطاعت تکوینى، فرمانبر ذات اقدس الهى هستند. خداوند در قرآن شریف کلمه‏ى «سجده» را که تذلل نهایى ساجد در مقابل مسجود است براى معرفى اطاعت و انقیاد تمام موجودات ارضى و سماوى و بسیارى از انسانها به کار برده و فرموده است: 

الم تر ان الله یسجد له من فى السماوات و من فى الارض و الشمس و القمر و النجوم و الجبال و الشجر و الدواب و کثیر من الناس و کثیر حق علیه العذاب. 

آیا ندیدى خداوند را سجده مى‏کنند تمام آنچه در آسمانها و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیارى از مردم. 

تمام موجودات عوالم هستى خدا را سجده مى‏کنند و اوامر تکوینیش را به جبر اطاعت مى‏نمایند، آفتاب و ماه و ستارگان به فرمان او مدار خود را مى‏پیمایند و به وظیفه‏اى که در نظام خلقت به عهده‏ى آنها گذارده شده است عمل مى‏کنند، کوهها و درختها و جنبندگان، همه و همه، مطیع بى‏قید و شرط ذات اقدس الهى هستند و بى چون و چرا اوامرش را به کار مى‏بندند. اما قرآن شریف، وقتى به انسان مى‏رسد مى‏فرماید: بسیارى از مردم خدا را سجده مى‏کنند و امرش را اطاعت مى‏نمایند و بسیارى از مردم او را سجده نمى‏نمایند و از امرش سر باز مى‏زنند و سرانجام به جرم تخلف و سرپیچى معذب مى‏شوند. اگر کسى سئوال کند چرا همه‏ى انسانها خدا را سجده نمى‏کنند و اوامرش را اطاعت 

نمى‏نمایند در پاسخ گفته مى‏شود: بشر داراى دو بعد است، یکى بعد تکوینى و آن دگر بعد تشریعى. در بعد تکوینى، انسانها همانند تمام موجودات عوالم وجود، مطیع بى قید و شرط خدا هستند و قدرت کمترین تخلفى را از فرمان او ندارند، قلب همه‏ى مردم به امر بارى‏تعالى مى‏طپد و خون به تمام بدن مى‏فرستد، رحم مادر طبق دستور الهى جنین را پرورش مى‏دهد و نمى‏تواند از برنامه‏ى مقرر سرپیچى کند، کلیه و کبد، اعصاب و عروق، معده و جهاز هاضمه، و دیگر اعضا و قواى تکوینى آنها همه فرمانبر خدا هستند و نمى‏توانند از مرزى که براى هر کدام مقرر گردیده فراتر روند. آزادى بشر در بعد تشریعى است و این آزادى سرمایه‏ى گرانقدرى است که خداوند به انسان اعطا فرموده است. اگر مردم آزادى تشریعى خود را در اطاعت حضرت بارى‏تعالى به کار گیرند و اوامر الهى را اجرا نمایند مدارج کمال را مى‏پیمایند، به کرایم اخلاق متخلق مى‏گردند و انسان واقعى مى‏شوند. 

عن على علیه‏السلام قال: طاعه الله مفتاح کل سداد و اصلاح کل فساد. 

على (ع) فرموده: طاعت خداوند کلید هر درستى و صواب و مایه‏ى اصلاح هر انحراف و فساد است. 

اگر مردم، آزادى تشریعى خود را در اطاعت از هواى نفس و شهوات زیانبار به کار گیرند، گناه و ناپاکى، عقلشان را تیره مى‏کند، از واقع‏بینى بازمى‏مانند، کور و کر مى‏شوند، عمرشان با پایمال کردن ارزشهاى انسانى سپرى مى‏گردد و سرانجام با شقاوت و بدبختى مى‏میرند و نتیجه‏ى کارهاى نارواى خود را با کیفر الهى مشاهده خواهند نمود. 

عن النبى صلى الله علیه و آله: احذر سکر الخطیئه فان للخطیئه سکرا 

کسکر الشراب بل هى اشد سکرا منه. یقول الله تعالى: صم بکم عمى فهم لا یرجعون. 

رسول اکرم (ص) فرموده: حذر کنید از مستى گناه چه آنکه مستى گناه همانند مستى شراب است بلکه شدیدتر از آن. خداوند در قرآن شریف فرموده: آنان کر و گنگ و کورند و از این وضع بدى که دارند برنمى‏گردند. 

تخلف از اطاعت بارى‏تعالى موجب فسق است و متخلف گناهکار. اما در پاره‏اى از مواقع، تخلف از دستور الهى موجب شرک در طاعت است و خداوند هر دو را در یک آیه از قرآن شریف آورده است، در قسمت اول آیه فرموده: 

و لا تاکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه و انه لفسق. 

به دستور شارع اسلام، خوردن گوشت حیوانى که موقع ذبح نام خداوند بر آن برده نشده، ممنوع اعلام گردیده، خوردن آن فسق است و خورنده‏ى آن فاسق. 

به صریح کتاب شریف خوردن گوشت حیوان مرده حرام است، عناصر وسوسه‏گر و شیطان‏صفت از کفار و مشرکین، محرمانه تصمیم گرفتند این حکم الهى را وسیله‏ى جدل با مسلمانان قرار دهند و خوردن گوشت میته را حلال وانمود نمایند. 

کان مشرکو العرب یجادلون المسلمین فیقولون لهم: کیف تاکلون مما تقتلونه انتم و لا تاکلون مما قتله الله و قتیل الله اولى بالاکل من قتیلکم، فهذه مجادلتهم. 

مشرکین عرب با مسلمانان در مورد حرمت گوشت حیوان مرده به 

جدل پرداختند و به آنان مى‏گفتند: چطور شما از گوشت حیوانى که خودتان کشته‏اید مى‏خورید اما از گوشت حیوانى که خداوند کشته است نمى‏خورید با آنکه کشته‏ى خداوند براى خوردن شایسته‏تر از کشته‏ى شماست. این بود مجادله‏ى آنان. 

خداوند در قسمت دوم آن آیه فرموده است: 

و ان الشیاطین لیوحون الى اولیائهم لیجادلوکم و ان اطعتموهم انکم لمشرکون. 

شیاطین با قرارهاى پنهانى خود مى‏خواهند با شما در مورد گوشت حیوان مرده جدل کنند. اگر آنان را اطاعت نمودید و از حرمت میته که امر الهى است تخلف کردید، شما حتما به شرک گراییده‏اید. 

اگر کسانى از گوشت حیوانى بخورند که موقع ذبح، نام خداوند بر آن برده نشده باشد مرتکب فسق گردیده‏اند و مشمول قسمت اول آیه هستند، اما اگر کسانى تحت تاثیر مجادله‏ى کفار و مشرکین قرار گیرند، حرمت گوشت میته را که صریح قرآن شریف است نادیده انگارند، فرمان جدل‏کنندگان را اطاعت نمایند و از اطاعت بارى‏تعالى سر باز زنند، مشمول قسمت دوم آیه‏ى مذکورند. خداوند در قرآن شریف، صریحا آنان را مشرک خوانده است و به فرموده‏ى امام صادق (ع): 

شرک طاعه و لیس شرک عباده. 

این عمل، شرک در طاعت است و شرک در پرستش نیست. 

در قرآن شریف و روایات اولیاى دین مکرر آمده است که اطاعت مخلوق در معصیت خالق شرک است. در سخنرانى هفتم مجلد اول این 

کتاب، به بعضى از آیات و روایات اشاره شده و در اینجا نیز قسمتى از آنها ذکر مى‏شود: 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام فى قوله عز و جل: و اتخذوا من دون الله آلهه لیکونوا لهم عزا. کلا سیکفرون بعبادتهم و یکونون علیهم ضدا. قال: لیس العباده هى السجود و الرکوع. انما هى طاعه الرجال، من اطاع المخلوق فى معصیه الخالق فقد عبده. 

قرآن کریم فرموده: کسانى غیر خدا را به الهیت گرفته‏اند براى آنکه مایه‏ى عز آنها باشد، نه چنین است. عنقریب به عبودیت و بندگى آنان کافر مى‏شوند و ضد معبودهاى خود مى‏گردند. امام صادق (ع) در تفسیر این آیه فرموده است: مقصود از عبادت، سجده و رکوع نیست، بلکه مراد، اطاعت و فرمانبرى از رجال قدرتمند است. کسى که مخلوقى را در معصیت خالق اطاعت کند او را بندگى نموده است. 

عن النبى صلى الله علیه و آله فى قوله تعالى: اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله. قال: اما انهم لم یکونوا یعبدونهم و لکنهم اطاعوهم فى معصیه الله. 

قرآن شریف درباره‏ى نصارى فرموده: علما و رهبانهاى خود را بالا بردند و به ربوبیت گرفتند. رسول اکرم (ص) فرمود: آنان را پرستش نمى‏نمودند بلکه اوامرشان را در معصیت بارى‏تعالى اطاعت مى‏کردند. 

از آنچه مذکور افتاد روشن شد که اطاعت بى‏قید و شرط از بارى‏تعالى همیشه و همه جا شرط اصلى تعالى و تکامل در سعادت مادى و معنوى انسانهاست. امام سجاد (ع) در جمله‏ى اول دعا که مورد بحث امروز است به پیشگاه الهى عرض مى‏کند: 

و اکمل ذلک لى بدوام الطاعه، پروردگارا! منویات دینى مرا در خوبیها و بدیها با دوام طاعت خود تکمیل و تتمیم فرما. 

اطاعت مردم هر کشور از فرمانروا موجب نیرومندى و قدرت او مى‏شود و سرپیچى از اطاعت فرمانروا تضعیفش مى‏نماید. اما اطاعت مردم از حضرت بارى‏تعالى مایه‏ى مباهات و سعادت آنان است و کمترین نفعى از فرمانبرى عاید ذات اقدس الهى نمى‏شود. همچنین سرپیچى مردم از اطاعت پروردگار مایه‏ى بدبختى و سقوط آنان است و کمترین زیانى به ذات اقدس او نمى‏رساند. 

گر جمله‏ى کائنات کافر گردند 

بر دامن کبریاش ننشیند گرد 

این نکته که حاکى از بى‏نیازى و غناى ذات اقدس الهى از مردم است ضمن سخنان آموزنده‏ى مولى‏الموحدین على علیه‏السلام آمده است. 

لا ینقص سلطانک من عصاک و لا یزید فى ملکک من اطاعک. 

بار الها! کسى که از امرت سرپیچى مى‏کند سلطه و قدرتت را کاهش نمى‏دهد و آن کس که تو را اطاعت مى‏نماید موجب افزایش فرمانروایى و حکومتت نمى‏گردد. 

امام سجاد (ع) پس از دعا به دوام طاعت از لزوم جماعت سخن گفته و از خداوند مى‏خواهد که همواره در صف پیروان قرآن شریف باشد: «و لزوم الجماعه»، با مسلمانان بودن و از تفرق پرهیز داشتن امرى است بس مهم. پیشواى بزرگ اسلام در سخنرانى حساس مسجد خیف سه مطلب لازم را خاطرنشان ساخت که یکى از آنها ملازمت و همگامى با جماعت مسلمین است. 

ثلاث لا یغل علیهن قلب امرء مسلم: اخلاص العمل لله و النصیحه لائمه المسلمین و اللزوم لجماعتهم. 

سه چیز است که باید قلب هر مسلمان نسبت به آنها خالى از غل و غش باشد: اول اخلاص عمل براى خدا، دوم خلوص مودت نسبت به پیشوایان مسلمین، سوم ملازمت و هماهنگى با جمعیت مسلمانان. 

مطلب مهم در حدیث رسول اکرم (ص) شناختن جماعت مسلمانانى است که باید حتما ملازمتشان را گزید و با آنان همگام و همصدا بود و این مطلب در بعضى از روایات روشن شده است. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    1
    :: بازدید دیروز ::
    82
    :: کل بازدیدها ::
    188658

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::